بستن
از دفتر نوشته آزاد

بازی روزگار

بازی روزگار

یادمه ما که بچه بودیم حتی بازی دختر‌ها و پسر‌ها عیب بود و باید حیا می‌کردیم. (پایین شهر هم نبودیم که بافت اونجوری باشه، پدر و مادرها عاقل بودن!) هرچی گذشت ذهن‌ها اوپن مایند (باز بودن ذهن!!) شد. خب این اوپن مایند چی هست رو کاری نداریم. به ما چه! خیلی دوست دارید برید بخونید ببینید مفهومش چیه! طرف وقتی نمی‌تونه درک کنه اوپن مایند از هرزگی فرق می‌کنه من چیکاره بیدم؟
یک صبح دختره با پسره توی اتوبوس به سمت دانشگاه پشت من نشسته بودن که داشتن با همدیگه صحبت می‌کردن! خب طبیعیه که صداشون رو من بشنوم. یکسری حرفایی می‌زدن که واقعاً من از شنیدشنون حیا داشتم. (من بین دوستان خیلی رک هر حرفی رو می‌زنم. بدون توجه به جنسیت! اما در حدی که باعث ناراحتی یا بی‌احترامی نشه – خجالت بیلمیرم) اما خب طرف وقتی انقدر حیا نداره که درباره ۳ شب پیش و اتفاقای شبش صحبت می‌کنه اونم با صدایی که حداقل ده نفر اطراف بشنون...!: آه!!!

اینم بگم که مفهوم نوشته رو درک کنید، من کاری به روابط نامشروع کسی ندارم. به من مربوط نیست. اما همون خارجکی‌هایی که اوپن مایند توی لفظشون هست هم توی خیابون و کوچه و بازار نمیان داد بزنن که چند شب پیش چیکار کردن با همدیگه ... ! مشکل من اینه که هرزگی رو هم ملت کلاس میدونن. چه برسه به اینکه ... . بگذریم ... .

BLOG COMMENTS POWERED BY DISQUS
درحال بارگیری...
درحال بارگیری...